کد مطلب:275559 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:602

شرط لازم برای مغفرت حق
یكی از جلوه های رحمت بیكرانه خدای متعال، مغفرت او است. از اسماء او غفور، غفار، تواب، غافر الذنب و خیر الغافرین است كه خداوند صد و ده بار در قرآن به این اوصاف، توصیف گردیده است. ولی برخورداری از مغفرت خداوند متعال، شرائطی دارد كه مهمترین آنها شرط ایمان است. یقومنا اجیبوا داعی الله و آمنوا به یغفر لكم من ذنوبكم و یجركم من عذاب الیم. ای قوم ما، دعوت پیامبر را اجابت كرده، به او ایمان آورید تا خداوند، گناهان شما را ببخشاید و شما را از عذاب دردناك پناه دهد. [1] بدین جهت كسانی كه از ایمان بهره ندارند، از این رحمت واسعه الهی بی بهره اند، حتی در صورت شفاعت اولیاء خدا، آنان، مورد فضل و مغفرت حق قرار نمی گیرند. استغفر لهم او لا تستغفر لهم ان تستغفر لهم سبعین مره فلن یغفر الله لهم ذلك بانهم كفروا بالله و رسوله.



[ صفحه 46]



ای پیامبر، اگر برای آنان طلب مغفرت نمایی یا اینكه این كار را نكنی، حتی اگر هفتاد بار هم برای آنها استغفار كنی، خدا هرگز آنان را نمی آمرزد، زیرا آنان به خدا و پیامبرش كافرند. [2] در فصل دوم نیز بیان كردیم كه از شرائط لازم ایمان، اعتقاد به ولایت دوازده امام و محبت آنان و بیزاری از دشمنان آنان است. لذا كسی كه از نعمت ولایت اهل بیت و معرفت امام زمان علیه السلام برخوردار نیست، از رحمت حق در عالم آخرت و شفاعت اولیاء خدا بی بهره خواهد بود. امام صادق علیه السلام در ذیل آیه شریفه: و انی لغفار لمن تاب و آمن و عمل صلحا ثم اهتدی. بدرستی كه من بسیار آمرزنده ام كسی را كه توبه كند، ایمان داشته باشد و عمل نیكو انجام دهد آن گاه به هدایت رهنمود گردد. [3] فرمودند: آیا ندیدی كه خداوند چگونه (مغفرت خویش را به ولایت ما) مشروط كرده است؟ زیرا توبه و ایمان و عمل صالح سودی ندارند، مگر اینكه فرد هدایت شود. بخدا قسم اگر فرد، در راه بندگی تلاش فراوان نیز كند، اعمال او پذیرفته نمی شود مگر اینكه هدایت شده باشد. راوی گوید: عرض كردم: قربانت شوم، بسوی چه كسی هدایت شده باشد؟ فرمودند: بسوی ما. [4] .



[ صفحه 47]



بدین روی برای رحمت حق و مغفرت او و شفاعت اولیائش در مواقف سهمگین عالم آخرت، راهی جز ولایت آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم و در زمان ما، محبت و معرفت امام زمان علیه السلام و انتظار ظهور آن حضرت وجود ندارد. رسول خد صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: حبی و حب اهل بیتی نافع فی سبعه مواطن اهوالهن عظیمه: عند الوفاه و فی القبر و عند النشور و عند الكتاب و عند الحساب و عند المیزان و عند الصراط. حب من و اهل بیت من در هفت جایگاه كه بشدت هراسناك می باشند، سودمند است: در لحظه مرگ و در داخل قبر و در حشر و نشر و بهنگام (دادن) نامه اعمال و در زمان محاسبه اعمال و در موقف سنجش اعمال و در (گذر) از پل صراط. [5] این مطلب، فقط در آثار ما شیعیان نیامده، كتب اهل سنت نیز بدان اقرار دارند. در روایتی كه آنان از رسول اكرم صلی الله علیه و آله و سلم نقل كرده اند، آمده است: معرفه آل محمد برائه من النار و حب آل محمد جواز علی الصراط و الولایه لال محمد امان من العذاب. معرفت آل محمد شرط دوری از آتش جهنم است و دوستی آل محمد لازمه عبور از صراط است و ولایت آل محمد باعث محفوظ بودن از عداب الهی است. [6] محبت اهل بیت علیهم السلام آن چنان رحمت الهی را بر انسان سرازیر می كند كه حتی اگر غیر مسلمانی یافت شود كه محب اهل بیت باشد، گر چه به علت عدم ایمان به دیگر مبانی دین، راهی به بهشت برین الهی ندارد، ولی با



[ صفحه 48]



محبت اهل بیت، از عداب الهی در جهنم مصون خواهد ماند. ابن عباس گوید: مردی یهودی بشدت به حضرت علی علیه السلام علاقه داشت، ولی قبل از اینكه مسلمان شود مرد. بعد از مرگ او، خدای بزرگ فرمود: اما او را از بهشت من بهره ای نیست، ولی ای آتش او را بی قرار مكن. [7] ولی دنیا، دار حجاب است و بسیاری از این حقائق بر حواس ما پوشیده است. حقیقت اینست كه ما در لحظه چشم بستن از دنیا و چشم گشودن به حقائق عالم آخرت است كه بزرگی نعمت ولایت و اهمیت آن را در می یابیم. امام صادق علیه السلام پس از آنكه لازمه ایمان را معرفت امام زمان علیه السلام معرفی كردند، به بیان آثار اخروی این معرفت پرداخته، فرمودند: و احوج ما یكون احدكم الی معرفته اذا بلغت نفسه هیهنا - و اهوی بیده الی صدره. در لحظه مرگ آن هنگام كه جان شما به سینه برسد، بیش از هر زمان دیگر به معرفت امام نیازمندید. [8] پس چه بهتر كه تا نفس باقی است، در مسیر ولایت اهل بیت بكوشیم و با امام زمان علیه السلام آشنا شویم. و شیرینی محبت آن بزرگوار و پدران گرامش را در قلب خویش احساس نماییم تا شاید مورد لطف و رحمت و مغفرت حق قرار گیریم.



[ صفحه 49]




[1] سوره احقاف: 31.

[2] سوره توبه: 80.

[3] سوره طه: 82.

[4] تفسير قمي:420 - وسائل الشيعه 96:1 ح 19.

[5] خصال 12:2 - بحار 158:27 ح 3.

[6] الغدير 324:2 به نقل از الصواعق المحرقه - ابن حجر: 139.

[7] بحار 258:39.

[8] كافي 21:2 ح 9.